Web Analytics Made Easy - Statcounter

پیوستار بودن حکمرانی و ترجیحات اخلاقی و ارزش‌ها اقتضائاتی دارد که گریزی از آن‌ها نیست. از این رو، اگر دولت مدرنِ مدعیِ «بی‌طرفی دولت نسبت به اخلاق» نتواند این ادعا را اثبات کند یا در عمل نشان دهد، مثل هر نظریه دیگر، باید در ادعای خود تجدیدنظر کند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زهرا زندیه؛ به دنبال مباحث و موضع‌گیری‌های مطرح‌شده در جامعه حقوقی پس از فوت تأثربرانگیز «مهسا امینی»، پسندیده‌ است نگاه دوباره‌ای به تحلیل «کارکرد دولت» داشته باشیم؛ صورت‌مسأله‌ای که همواره موضوع مناقشات فراوان بوده و هست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

در «بی‌طرفی حکومت»، ایده اصلی آن است که چون هیچ مفهومی از خیر به تنهایی قادر نیست در زندگی اجتماعی همه افراد به کار گرفته شود، باید از ساحت حکمرانی و نظریه عدالت کنار گذاشته شود. در قاموس این منظومه فکریِ ضدکمال‌گرا، گزینش‌های اخلاقی، صرفا ترجیحات شخصی‌ای هستند که امکان تبیین عقلانی ندارند. در نتیجه، فراتر از امیال افراد یا توافق‌های آنان، امر متعیّنی به مثابه شیوه صحیح و اخلاقی وجود ندارد و لاجرم امکان تحمیل در قالب الزامات اجتماعی نیز منتفی است. از این رو، این نظرگاه، شهروندان را آزاد می‌گذارد که ناحق باشند و به آن‌ها «حق» می‌دهد که خطا کنند.

 

با این حال، به نظر می‌رسد سوالات و تردید‌های جدی در مقابل این تلقی لیبرالیستی وجود دارد که موجب شده ایده «بی‌طرفی دولت در قبال برداشت‌های خیر»، علی‌رغم جذابیت‌های نظری و تئوریک ظاهری، در عرصه عمل به رؤیایی شیرین اما تعبیرنشده بدل شود. نخستین چالش به مدعای اصلی نظریه بازمی‌گردد. گرچه در ساحت نظر، ادعا بر جهان‌شمولی ارزش‌های لیبرال است، آنچه رخ داده، حکایت از یک تناقض درونی آشکار است. ایده پیشنهادی درباره بی‌طرفی سیاسی بر مفروضاتی استوار است که تعلقی خاص به سنتی خاص (لیبرالیسم فردگرا) دارند و در نتیجه از ارائه زمینه‌ای بی‌طرف برای تصمیم‌گیری‌های سیاسی در اجتماعات سیاسیِ مؤمن به مبانی عقیدتیِ دیگر ناتوان است.

 

علاوه بر این، نسبیت گزینش‌های اخلاقی ادعاشده و وظیفه دولت در عدم انتخاب و تجویز روش برتر و شیوه زندگی سعادتمندانه، این سوال را پیش می‌کشد که آیا اساسا بی‌طرفی دولت در مورد ارزش‌ها و عدم دخالت آن در داوری‌های اخلاقی ممکن است؟ نهادهای اجتماعی هم‌چون دولت، قانون و آموزش به هر شکلی و بر اساس هر دیدگاهی که محقق شوند، به نحو اجتناب‌ناپذیری ناگزیر از اخذ یک رشته ترجیجات ارزشی هستند. در غیر این صورت، چگونه می‌توان مرز میان حقوق و انتظارات مشروع را از ادعاهای نابجا تمیز داد؟ چگونه می‌توان روش صحیح تعلیم و تربیت و محتوای مناسب آموزش‌ها را از روش‌ها و مطالب غلط و نامناسب تشخیص داد؟

 

آن چارچوبی که بناست فعالیت افراد را در جامعه سامان دهد، به ناچار بر اساس یک سلسله جهت‌گیری‌ها و اصول راجع به انسان، جامعه، حق‌ها و غایات شکل می‌گیرد. از این رو، چارچوب مورد نظر اندیشه‌های لیبرال نیز خالی از این ترجیجات و داوری‌ها نیست. نیم‌نگاهی به آن‌چه دولت‌ها در قالب سیاست‌های اقتصادی یا رسانه‌ای رقم می‌زنند، تاییدی بر این مدعاست. به عبارت دیگر، در مقام عمل، همه دولت‌ها همواره با بهره‌گیری از ابزارهایی چون مالیات، رسانه، آموزش و مجازات، شهروندان را در عرصه اجتماعی به سوی نوع خاصی از رفتار سوق می‌دهند که از روشن‌ترین مظاهر رویکرد غیربی‌طرفانه و نشان روشنی از اتخاذ ترجیحات ایدئولوژیک است.

 

از دیگر سو، جزم‌اندیشی لیبرالیسم در مورد اصول خود با مبنای نسبی‌گرایانه آن‌ها نیز ناسازگار است. اصولا بر اساس این مبنا، دفاع منطقی از هیچ نظریه اخلاقی و مکتب سیاسی ممکن نیست؛ چرا که همه چیز را باید به پیش‌آمدها و گزینش‌های خودسرانه سپرد. اساسا مباحثه بر سر درست و نادرست و خوب و بد، ارزیابی و نقد نظام خاص یا توصیه و تجویز اسلوبی ویژه، غیرمنطقی جلوه خواهد کرد.

 

ابهام دیگر به این باز می‌گردد که ادعای تفکیک ساحت عمومی و خصوصی تا چه حد ممکن است؟ در این خصوص هیچ معیار عملی و مرجع تشخیصی نمی‌توان در نظر گرفت. وظیفه دولت و حکومت در تأمین نظم عمومی به‌ تنهایی کافی است تا مانعی بر سر راه بی‌طرفی مطلق دولت شود. پیوستار بودن حکمرانی و ترجیحات اخلاقی و ارزش‌ها اقتضائاتی دارد که گریزی از آن‌ها نیست. از این رو، اگر دولت مدرنِ مدعیِ «بی‌طرفی دولت نسبت به اخلاق» نتواند این ادعا را اثبات کند یا در عمل نشان دهد، مثل هر نظریه دیگر، باید در ادعای خود تجدیدنظر کند. واقعیت آن است که دولت‌ها در همه‌حال در جایگاه تشخیص خیر و صلاح حکمرانی و شهروندان‌اند و بر اساس برداشتی که مبتنی بر ارزش‌های مدنظرشان از سعادت دارند، سیاست‌گذار و تصمیم‌گیرند.

 

علاوه بر این، بحران‌های اخلاقی که از پسِ اضمحلال ساختار معنوی جامعه پدید آمده، شیوع ناهنجاری‌ها و ازهم‌گسیختگی‌های اجتماعی، پیدایش شیوه‌های نامتعارف گذران زندگی و فروپاشی تعلقات اجتماعی از مهم‌ترین آسیب‌های این تلقیِ سنت‌گریز است. نگاه اتمیستیک در اندیشه لیبرال با این پیش‌فرض که افراد مجزا و منفک هستند، اهداف شخصیِ ازپیش‌تعیین‌شده خود را تعقیب می‌کنند و جامعه صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف پراکنده و متباین قلمداد می‌شود، اشخاص را به انسان‌هایی بی‌هنجار، خودمحور، ناخرسند از محدودیت‌های حیات مشترک جمعی و بی‌تعهد به میثاق‌های اجتماعی سوق می‌دهد که حاصل آن، نارسایی‌های اخلاقی پرشمار در جوامع مدرن است؛ موضوعی که از دیدرس منتقدان غربی سنت لیبرالی نیز دور نمانده است.

زهرا زندیه - دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه قم

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

 

 

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: یادداشت دانشجویی دولت مهسا امینی اندیشه لیبرال بی طرفی دولت بر اساس ارزش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۸۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هشدار متفاوت به روسای قوا تا کارمان به فاجعه نکشیده!

فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی در نشست بررسی کتاب «تسخیر دولت» در انتقاد از وضعیت موجود گفت: چقدر قبیح و چقدر سقوط اندیشه‌ای در جمهوری اسلامی محسوب می‌شود که شهید مطهری در یکی از سخنرانی‌های خود قسم جلاله می‌خورد و می‌گوید اگر جمهوری اسلامی تاسیس بشود تلاش می‌کنم تا برای معرفی مارکسیست در دانشکده الهیات یک استاد بسیار باورمند و باکیفیت بیاورم.

به گزارش «اطلاعات آنلاین»، او گفت: ببینید از آنجا به کجا‌ها سقوط کرده ایم و دامنه حذف و سانسور کردن اندیشه‌ها به کجا رسیده است. به جایی رسیده‌ایم که حتی اندیشه‌های شریعتی هم توسط برخی تحمل نمی‌شود و کتاب مطهری را به جای نقد کردن خمیر می‌کنند، و این کار‌ها را به نام دین انجام می‌دهند.

وی افزود»: با تکیه بر کتاب تسخیر دولت سه نشانه اصلی وجود دارد که حاکی از پدیده تسخیر دولت است که این سه نشانه عبارت است از تسلط پول و سرمایه بر سیاست‌گذاری‌ها، عدم تغییر سیاست‌ها با تغییر دولت‌ها و افراد، و عدم توجه به مسائل واقعی جامعه.

مومنی هشدار داد: در ایران سالم‌ترین و باشرافت‌ترین افراد متهم به نفوذ می‌شوند! نفوذی کسانی‌اند که فقر و فلاکت و وابستگی را افزایش می‌دهند.

این اقتصاددان مشهور خطاب به روسای قوا گفت: تا کار به فاجعه نکشیده رویه‌ها را تغییر دهید. در تجربه قبلی حکومت یکدست، رییس جمهور وقت تمام منتقدان خود را به فساد متهم می‌کرد، اما بی‌سابقه‌ترین سقوط در شاخص فساد در دوره احمدی نژاد رقم خورد.

به گفته وی، مرکز پژوهش‌ها می‌گوید ۱۳۹۹ رتبه ایران از نظر کیفیت محیط زیست ۶۷ بوده و الان به ۱۳۳ رسیده است. این فرونشست‌ها، گسل‌ها، آلودگی‌ها و بحران آب انقدر کم اهمیت است؟

مومنی با بیان اینکه الان وقت بریدن و کنار کشیدن نیست گفت: جامعه ما بیش از هر زمانی دیگری به ارتقای بنیه اندیشه‌ای نیازمند است پس تا اطلاع ثانوی افسردگی، سرخوردگی و بریدن ممنوع!

دیگر خبرها

  • معلم، عنصری تاثیرگذار در تربیت دینی و اخلاقی دانش آموزان است
  • «داستان راستان» نردبانی برای خیزش‌های انقلابی بود
  • پلیس فتا: ۹۱ درصد حجم «آلودگی جرایم غیر اخلاقی» مربوط به اینستاگرام است
  • رئیس پلیس فتا: اینستاگرام بیشترین حجم آلودگی جرایم غیر اخلاقی را دارد
  • طرح ویژه پلیس فتا برای پاکسازی فضای مجازی از جرائم اخلاقی
  • مواضع متناقض سران غربی در برابر اتفاقات اخیر آمریکا + فیلم
  • جزئیات اجرای طرح عملیاتی پلیس برای برخورد با لایوهای مستهجن و محتوای مبتذل
  • هشدار متفاوت به روسای قوا تا کارمان به فاجعه نکشیده!
  • ایمان برای انسان مؤمن امنیت به ارمغان می‌آورد
  • آیت‌الله مطهری الگویی وارسته برای نسل جستجو‌گر عصر ماست